English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
impact area U محل اصابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
burst U محل اصابت گلوله
bursts U محل اصابت گلوله
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
strike U اصابت اعتصاب کردن
strikes U اصابت اعتصاب کردن
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
attacked U اصابت یا نزول ناخوشی
attacks U اصابت یا نزول ناخوشی
access U اصابت
accessed U اصابت
accesses U اصابت
accessing U اصابت
hit U اصابت
hit U اصابت کردن به هدف زدن
hit U اصابت گلوله
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit U اصابت موفقیت
hits U اصابت
hits U اصابت کردن به هدف زدن
hits U اصابت گلوله
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U اصابت موفقیت
hitting U اصابت
hitting U اصابت کردن به هدف زدن
hitting U اصابت گلوله
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting U اصابت موفقیت
shot U اصابت کرده
shots U اصابت کرده
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
impact U با شدت اصابت کردن ضربت
impact U اصابت اثر شدید
impact U اصابت گلوله
impacts U با شدت اصابت کردن ضربت
impacts U اصابت اثر شدید
impacts U اصابت گلوله
direct hit U اصابت مستقیم
direct hit U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hits U اصابت مستقیم
direct hits U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
fluke U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
patterns U نقشه طرح اصابت گلوله ها
skittle U که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
bull's eye U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's-eyes U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
onset U هجوم اصابت
absolute deviation U انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
angle of incidence U زاویه اصابت گلوله
beatten zone U منطقه مورد اصابت
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
bilateral spotting U دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
biting angle U کوچکترین زاویه اصابت
bomb impact plot U بردن محل اصابت بمب روی نقشه
center of impact registration U ثبت مرکز اصابت
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
course line shot U تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
dud probability U درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
effective pattern U منطقه اصابت موثر
electroluminescent U صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
hit ratio U نسبت اصابت
impact area U منطقه اصابت گلوله ها
impact point U نقطه اصابت
impact point U محل اصابت گلوله
impact pressure U فشار اصابت
impact pressure U نیروی اصابت فشار ترکش
impact registration U ثبت تیر بروش مرکز اصابت
impact registration U ثبت مرکز اصابت
impingement U اصابت
line of impact U خط اصابت گلوله
point of impact U محل اصابت گلوله
point of impact U نقطه اصابت
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
single shot hit probability U احتمال اصابت یک گلوله به هدف
surface of impact U سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
surface of impact U سطح اصابت
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
thunderstroke U اصابت صاعقه
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
to hit U اصابت کردن [برخورد کردن] [ضربه زدن ] [زدن]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com